هیولای نامرئی

.

.

من یاسین رهبری مهر هستم امیدوارم ازمطالب وبلاگم بهره لازم راببرید.
ایمیل مدیر : payamsadeghiyan2@gmail.com

» اسفند 1394
» دی 1394
» فروردين 1394
» اسفند 1393
» بهمن 1393
» دی 1393
» آذر 1393


» ردیابی ماشین
» حمل هوایی ماینر از چین
» لیزر دوچرخه
» هد اپ یسپلی کیلومتر روی شیشه
» جلو پنجره لیفان ایکس 60

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان WWW.elmi22.LoxBlog.Com و آدرس elmi22.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 50
بازدید کل : 116
تعداد مطالب : 41
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1





کد کج شدن تصاوير

http://cafe-webniaz.ir/abzar/mouse/cursor/122.png
  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :


  • RSS

    برای دانلود نمونه سوال درس 8 فارسی روی لینک زیر کلیک کنید.                           قیمت: 500 تومان

    500 تومان


    هیولای نامرئی
    نویسنده یاسین رهبری مهر تاریخ ارسال 8 / 9 در ساعت 17:10
    این داستان عجیب ماجرای دختری است که گاهگاه از فرو رفتن دندانهای یک موجود نامرئی در بدنش ، وحشتزده می شد و داد و فریاد میکرد . حتی زمانیکه پلیس به کمکش شتافت باز هم به فریاد زدن ادامه داد . هیچکس نمیدانست این موجود ناشناخته که دندان های خود را در بدن این دختر بیچاره فرو می کند ، چیست ؟و تا به امروز نیز کسی موفق به شناسایی آن نشده است . در شب دهم ماه مه 1951 که شب آرام و گرمی بود ، پلیس این دختر را که دچار هیجانات شدید عصبی شده بود ، به مرکز فرماندهی کل اورد . پزشک مخصوص او را تحت معایناتی قرار داد و سپس در حالیکه غرغر می کرد ، کلاهش را روی سرش جابجا کرد و با اوقات تلخی گفت : این درست و منطقی نیست که برای معاینه یک دختر مصروع نصف شب مرا از رختخواب بیرون کشیده اید . شهرداری مانیل چیزی نگفت و با حیرت به پزشک عصبانی و دخترک بیچاره که فریاد می زد ، نگاه می کرد . تاول هایی که در محل دندان گرفتگی بود ، روی بازویش دیده می شد . آیا این امکان وجود داشت که در موقع بروز حمله عصبی خودش بازویش را گاز گرفته باشد ؟ و یا اینکه همانطور که ادعا می کرد موجودی نامرئی او را در اتاق دربسته اش وحشیانه مورد حمله قرار می داد ؟ هر چه که بود ، این مورد خاص آنقدر عجیب بود که آنها را وادار کرد تا پزشک را نیمه شب به آنجا بکشانند .

    شبیه همین اتفاق برای دختر 17 ساله ای بنام کلاریتا ولانوا (Clarita Villaneuva) رخ داد . حالات این دختر بقدری حیرات انگیز بود که مأمورین ، رئیس پلیس را فراخواندند و او به نوبه خود پزک مخصوص را بر بالین دختر حاظر کرد . و سپس هر دو به زندان رفتند تا علت آنهمه شلوغی و جنجال را پیدا کنند . پلیس این دختر را که از آوارگان جنگ بود و در خیابانهای شهر مانیل سرگردان شده بود و عده ای دورش جمع شده بودند ، را پیدا کرد . این دختر مدعی بود که توسط یک موجود نامرئی مورد حمله قرار گرفته است . ناظرین این صحنه که اغلب آنها از میخانه های اطراف بیرون آمده بودند ، او را مسخره می کردند و وانمود میکردند که او دیوانه است . به هر حال هر چه که بود ، پلیس قضاوت را به عهده متخصصین گذاشت . آنها دختر را در حالیکه سعی داشت خودش را از دست آنها خلاص کند ، گرفتند و به سلول زندان انداختند . زمانیکه در را پشت سرش بستند ، کلاریتا خودش را بر زمین انداخت و پلیس هم به خواهش او ، برای اینکه نگاهی به محل گاز گرفتگی روی بازویش بیاندازد ، ترتیب اثری نداد .

     

    تنها توضیحی که کلاریتا در مورد این موجود نامرئی می توانست ارائه بدهد این بود که : 
    این موجود شبیه به انسانی غول پیکر با چشمانی درست و ترسناک و لباسی گشاد و سیاه رنگ بود و هر وقت که قصد حمله داشت در هوا معلق می شد . پس از گذشت لحظاتی ، دختر دوباره شروع به داد و فریاد کرد و می گفت که آن موجود وحشتناک بازگشته است و از میان میله های زندان اورا مورد آزار قرار می دهد . پلیس که از این رفتار دختر ، خشمگین و در عین حال مضطرب شده بود ، در زندان را باز کرد و در ختر را در حالیکه با صدای بلند ، فریاد می کشید ، به سالن زندان راهنمایی کرد . در انجا پلیس آثار گاز گرفتگی های تازه ای را روی شانه و بازوی دختر مشاهده کرد . محل های کبودی به چیزی شبیه به آب دهان آغشته بود . مامورین با عجله رئیس زندان را مطلع کردند . پس از رسیدن رئیس پلیس و شهردار ، پزشک مخصوص دختر را معاینه کرد . نکته عجیب و شگفت آور ، اینجا بود که هیچکس قادر نیست تا پشت گردن و شانه خود را گاز بگیرد . کلاریتا بقیه شب را روی نیمکتی در جلوی اداره پلیس گذراند ، و آنقدر گریه کرد تا بالاخره خوابش برد . صبح روز بعد ، وقتیکه پلیس اماده شد تا او را به جرم ولگردی به دادگاه ببرد ، دختر دوباره شروع به داد و فریاد کرد . آن چیز نامرئی برگشته بود و پشت او را گاز می گرفت . دو پلیس قوی هیکل او را گرفتند و دیگری نیز دستهای او را نگه داشت . مامورین پلیس در برابر چشمان حیرت زده خود علائم گاز گرفتگی تازه ای را روی بازوها ، کفت دست و گردن دختر بیچاره دیدند . این حمله حداقل 5 دقیقه ادامه داشت تا اینکه دختر در اثر شدت درد از هوش رفت و روی زمین افتاد . پزشک مخصوص زندان دوباره او را معاینه کر و با تعجب سر خود را به نشانه پاسخ منفی تکان داد . زیرا هیچ گونه آثار غش یا صرع در وی دیده نمی شد . 
    محل های دندان گرفتگی واقعی بودند . پزشک بلافاصله شهردار و اسقف اعظم را خبر کرد . تقریبا 30 دقیقه قبل از رسیدن آنها دختر به هوش آمد . آثار گازگرفتگی روی بازوهایش ورم کرده بود و کف یکی از دستهایش نیز کبود و متورم شده بود . زمانیکه شهردار و پزشک مخصوص او را به بیمارستان زندان می بردند ، کلاریتا شروع به جیغ . داد کرد و گفت که ان موجود نامرئی دوباره به او حمله کرده است و اینبار او تنها نبود ، بلکه یک موجود چشم درشت دیگر نیز به کمکش آمده بود . شهردار بعدا تاکید کرد که علائم کبودی در اطراف گردن و سر انگشتان دختر دیده شد .سفر پازنده دقیقه ای به بیمارستان زندان ، برای شهردار مانیل ، پزشک مخصوص ، خود دختر و راننده اتومبیل یک کابوس وحشتناک بود . اما این حملات یکباره متوقف شدند و کبودی ها و محل دندان گرفتگی ها به تدریج از بین رفت و دیگر هیچگاه چنین حادثه ای برای وی پیش نیامد . پس از این ماجرا شهردار اظهار داشت که : « برای این واقعه شگفت آور هیچ توجیه قابل قبولی وجود ندارد »

    مارینا لارا(Mariana Lara)پزشک مخصوص نیز در اینباره گفت : «هر بار که حمله شروع میشد ، من از حیرت بر جای خود خشک می شدم »

    نظر فراموش نشود لطفا و حتما نظر بدهید!
     


    نظرات شما عزیزان:

    نام :
    آدرس ایمیل:
    وب سایت/بلاگ :
    متن پیام:
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

     

     

     

    عکس شما

    آپلود عکس دلخواه:





    .:: ::.
    عناوین آخرین مطالب بلاگ من
    عناوین آخرین محصولات بلاگ من



    .:: Design By :